فال حافظ روزانه یکشنبه 13 فروردین 1402 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 257
روي بنما و مرا گو که ز جان دل برگير ، پيش شمع آتش پروا نه به جان گو درگير در لب تشنه ما بين و مدار آب دريغ ، بر سر کشته خويش آي و ز خاکش برگير ترک درويش مگير ار نبود سيم و زرش ، در غمت سيم شمار اشک و رخش را زر گير چنگ بنواز و بساز ار نبود عود چه باک ، آتشم عشق و دلم عود و تنم مجمر گير در سماع آي و ز سر خرقه برانداز و برقص ، ور نه با گوشه رو و خرقه ما در سر گير صوف برکش ز سر و باده صافي درکش ، سيم درباز و به زر سيمبري در بر گير دوست گو يار شو و هر دو جهان دشمن باش ، بخت گو پشت مکن روي زمين لشکر گير ميل رفتن مکن اي دوست دمي با ما باش ، بر لب جوي طرب جوي و به کف ساغر گير رفته گير از برم وز آتش و آب دل و چشم ، گونه ام زرد و لبم خشک و کنارم تر گير
حافظ آراسته کن بزم و بگو واعظ را
،
که ببين مجلسم و ترک سر منبر گير
تعبیر:
با دوستان، صمیمی و با نزدیکان، یکرنگ باش و زندگی را با آسودگی و راحتی طی کن. به دوستان کمک کن تا در لحظات بحرانی به کمک تو بشتابند. در زندگی خانوادگی سختگیر نباش.
فال حافظ روزانه یکشنبه 13 فروردین 1402 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 489
اي در رخ تو پيدا انوار پادشاهي ، در فکرت تو پنهان صد حکمت الهي کلک تو بارک الله بر ملک و دين گشاده ، صد چشمه آب حيوان از قطره سياهي بر اهرمن نتابد انوار اسم اعظم ، ملک آن توست و خاتم فرماي هر چه خواهي در حکمت سليمان هر کس که شک نمايد ، بر عقل و دانش او خندند مرغ و ماهي باز ار چه گاه گاهي بر سر نهد کلاهي ، مرغان قاف دانند آيين پادشاهي تيغي که آسمانش از فيض خود دهد آب ، تنها جهان بگيرد بي منت سپاهي کلک تو خوش نويسد در شان يار و اغيار ، تعويذ جان فزايي افسون عمر کاهي اي عنصر تو مخلوق از کيمياي عزت ، و اي دولت تو ايمن از وصمت تباهي ساقي بيار آبي از چشمه خرابات ، تا خرقه ها بشوييم از عجب خانقاهي عمريست پادشاها کز مي تهيست جامم ، اينک ز بنده دعوي و از محتسب گواهي گر پرتوي ز تيغت بر کان و معدن افتد ، ياقوت سرخ رو را بخشند رنگ کاهي دانم دلت ببخشد بر عجز شب نشينان ، گر حال بنده پرسي از باد صبحگاهي جايي که برق عصيان بر آدم صفي زد ، ما را چگونه زيبد دعوي بي گناهي
حافظ چو پادشاهت گه گاه مي برد نام
،
رنجش ز بخت منما بازآ به عذرخواهي
تعبیر:
بخت و اقبال و سعادت همراه تو است. به زودی به کام و آرزوی خود می رسی. در هنگام توانایی و سعادت به نیازمندان خدمت کن تا به این وسیله از نعمت های خداوند سپاسگزار باشی. غرور و خودپسندی را از خود دور کن.
فال حافظ روزانه یکشنبه 13 فروردین 1402 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 2
صلاح کار کجا و من خراب کجا ، ببين تفاوت ره کز کجاست تا به کجا دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس ، کجاست دير مغان و شراب ناب کجا چه نسبت است به رندي صلاح و تقوا را ، سماع وعظ کجا نغمه رباب کجا ز روي دوست دل دشمنان چه دريابد ، چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا چو کحل بينش ما خاک آستان شماست ، کجا رويم بفرما از اين جناب کجا مبين به سيب زنخدان که چاه در راه است ، کجا همي روي اي دل بدين شتاب کجا بشد که ياد خوشش باد روزگار وصال ، خود آن کرشمه کجا رفت و آن عتاب کجا
قرار و خواب ز حافظ طمع مدار اي دوست
،
قرار چيست صبوري کدام و خواب کجا
تعبیر:
صبور و بردبار باش و در کارها با تأمل و اندیشه حرکت کن و نا امیدی را از خود بران و به لطف و رحمت خداوند امیدوار باش و ریاکاران را معیار رفتار خود قرار نده.
فال حافظ روزانه یکشنبه 13 فروردین 1402 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 473
وقت را غنيمت دان آن قدر که بتواني ، حاصل از حيات اي جان اين دم است تا داني کام بخشي گردون عمر در عوض دارد ، جهد کن که از دولت داد عيش بستاني باغبان چو من زين جا بگذرم حرامت باد ، گر به جاي من سروي غير دوست بنشاني زاهد پشيمان را ذوق باده خواهد کشت ، عاقلا مکن کاري کآورد پشيماني محتسب نمي داند اين قدر که صوفي را ، جنس خانگي باشد همچو لعل رماني با دعاي شبخيزان اي شکردهان مستيز ، در پناه يک اسم است خاتم سليماني پند عاشقان بشنو و از در طرب بازآ ، کاين همه نمي ارزد شغل عالم فاني يوسف عزيزم رفت اي برادران رحمي ، کز غمش عجب بينم حال پير کنعاني پيش زاهد از رندي دم مزن که نتوان گفت ، با طبيب نامحرم حال درد پنهاني مي روي و مژگانت خون خلق مي ريزد ، تيز مي روي جانا ترسمت فروماني دل ز ناوک چشمت گوش داشتم ليکن ، ابروي کماندارت مي برد به پيشاني جمع کن به احساني حافظ پريشان را ، اي شکنج گيسويت مجمع پريشاني
گر تو فارغي از ما اي نگار سنگين دل
،
حال خود بخواهم گفت پيش آصف ثاني
تعبیر:
قدر لحظات عمر خود را بدان و آن ها را به راحتی از دست نده. راز خود را با نامحرمان در میان نگذار تا دچار دردسر و حسادت دیگران نشوی. برای رسیدن به هدف باید تلاش کنی. مراقب کارهای خود باش و با تعقل و تفکر و صبر و آرامش کار کن تا با سهل انگاری خود را دچار انحراف و شکست نکنی و پشیمان نشوی.
فال حافظ روزانه یکشنبه 13 فروردین 1402 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 342
حجاب چهره جان مي شود غبار تنم ، خوشا دمي که از آن چهره پرده برفکنم چنين قفس نه سزاي چو من خوش الحانيست ، روم به گلشن رضوان که مرغ آن چمنم عيان نشد که چرا آمدم کجا رفتم ، دريغ و درد که غافل ز کار خويشتنم چگونه طوف کنم در فضاي عالم قدس ، که در سراچه ترکيب تخته بند تنم اگر ز خون دلم بوي شوق مي آيد ، عجب مدار که همدرد نافه ختنم طراز پيرهن زرکشم مبين چون شمع ، که سوزهاست نهاني درون پيرهنم
بيا و هستي حافظ ز پيش او بردار
،
که با وجود تو کس نشنود ز من که منم
تعبیر:
این زندگی را درخور و سزاوار خود نمی بینی و آرزوهای بلندی در سر داری. بهتر است که مراقب باشی تا بیهوده خود را دچار دردسر نکنی و از نبوغ و اراده ی خود عاقلانه بهره گیری کن تا به هدف خود برسی.
فال حافظ روزانه یکشنبه 13 فروردین 1402 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 441
چه بودي ار دل آن ماه مهربان بودي ، که حال ما نه چنين بودي ار چنان بودي بگفتمي که چه ارزد نسيم طره دوست ، گرم به هر سر مويي هزار جان بودي برات خوشدلي ما چه کم شدي يا رب ، گرش نشان امان از بد زمان بودي گرم زمانه سرافراز داشتي و عزيز ، سرير عزتم آن خاک آستان بودي ز پرده کاش برون آمدي چو قطره اشک ، که بر دو ديده ما حکم او روان بودي
اگر نه دايره عشق راه بربستي
،
چو نقطه حافظ سرگشته در ميان بودي
تعبیر:
در انتظار رسیدن به مقصود و آرزو به سر می بری. نا امید نباش. در سایه ی سعی و تلاش، به نتیجه ی دلخواه می رسی. صبر داشته باش که خداوند با عاشقان و صابران است.
فال حافظ روزانه یکشنبه 13 فروردین 1402 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 236
اگر آن طاير قدسي ز درم بازآيد ، عمر بگذشته به پيرانه سرم بازآيد دارم اميد بر اين اشک چو باران که دگر ، برق دولت که برفت از نظرم بازآيد آن که تاج سر من خاک کف پايش بود ، از خدا مي طلبم تا به سرم بازآيد خواهم اندر عقبش رفت به ياران عزيز ، شخصم ار بازنيايد خبرم بازآيد گر نثار قدم يار گرامي نکنم ، گوهر جان به چه کار دگرم بازآيد کوس نودولتي از بام سعادت بزنم ، گر ببينم که مه نوسفرم بازآيد مانعش غلغل چنگ است و شکرخواب صبوح ، ور نه گر بشنود آه سحرم بازآيد
آرزومند رخ شاه چو ماهم حافظ
،
همتي تا به سلامت ز درم بازآيد
تعبیر:
آنچه را که از دست داده ای به زودی به دست خواهی آورد. دنیا دوباره به کام تو می گردد. در هر کاری اعتدال و میانه روی را رعایت کن. از افراط و تفریط بپرهیز.
فال حافظ روزانه یکشنبه 13 فروردین 1402 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 479
صبح است و ژاله مي چکد از ابر بهمني ، برگ صبوح ساز و بده جام يک مني در بحر مايي و مني افتاده ام بيار ، مي تا خلاص بخشدم از مايي و مني خون پياله خور که حلال است خون او ، در کار يار باش که کاريست کردني ساقي به دست باش که غم در کمين ماست ، مطرب نگاه دار همين ره که مي زني مي ده که سر به گوش من آورد چنگ و گفت ، خوش بگذران و بشنو از اين پير منحني
ساقي به بي نيازي رندان که مي بده
،
تا بشنوي ز صوت مغني هوالغني
تعبیر:
متکبر و خودپرست نباش. دوستانت را از خود نرنجان. روزگار به تندی سپری می شود. بهتر است به جای غم و شادی های زندگی، فکر کنی و با دوستان و خانواده، راحت و آسوده زندگی کنی.
فال حافظ روزانه یکشنبه 13 فروردین 1402 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 38
بي مهر رخت روز مرا نور نماندست ، وز عمر مرا جز شب ديجور نماندست هنگام وداع تو ز بس گريه که کردم ، دور از رخ تو چشم مرا نور نماندست مي رفت خيال تو ز چشم من و مي گفت ، هيهات از اين گوشه که معمور نماندست وصل تو اجل را ز سرم دور همي داشت ، از دولت هجر تو کنون دور نماندست نزديک شد آن دم که رقيب تو بگويد ، دور از رخت اين خسته رنجور نماندست صبر است مرا چاره هجران تو ليکن ، چون صبر توان کرد که مقدور نماندست در هجر تو گر چشم مرا آب روان است ، گو خون جگر ريز که معذور نماندست
حافظ ز غم از گريه نپرداخت به خنده
،
ماتم زده را داعيه سور نماندست
تعبیر:
از دوری عزیزی در رنج و عذابی. با کمی صبر و تحمل دوباره او را خواهی دید. به اطرافیان خود بیشتر توجه کن و گاهی به یاد آنان باش. هیچ غم و اندوهی نیست که عاقبت به شادی و سرور مبدل نشود.
فال حافظ روزانه یکشنبه 13 فروردین 1402 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 421
در سراي مغان رفته بود و آب زده ، نشسته پير و صلايي به شيخ و شاب زده سبوکشان همه در بندگيش بسته کمر ، ولي ز ترک کله چتر بر سحاب زده شعاع جام و قدح نور ماه پوشيده ، عذار مغبچگان راه آفتاب زده عروس بخت در آن حجله با هزاران ناز ، شکسته کسمه و بر برگ گل گلاب زده گرفته ساغر عشرت فرشته رحمت ، ز جرعه بر رخ حور و پري گلاب زده ز شور و عربده شاهدان شيرين کار ، شکر شکسته سمن ريخته رباب زده سلام کردم و با من به روي خندان گفت ، که اي خمارکش مفلس شراب زده که اين کند که تو کردي به ضعف همت و راي ، ز گنج خانه شده خيمه بر خراب زده وصال دولت بيدار ترسمت ندهند ، که خفته اي تو در آغوش بخت خواب زده بيا به ميکده حافظ که بر تو عرضه کنم ، هزار صف ز دعاهاي مستجاب زده فلک جنيبه کش شاه نصره الدين است ، بيا ببين ملکش دست در رکاب زده
خرد که ملهم غيب است بهر کسب شرف
،
ز بام عرش صدش بوسه بر جناب زده
تعبیر:
سعادت و نیکبختی در انتظار تو است به شرط آن که غفلت نورزی و از لحظات زندگی به درستی بهره بگیری و تصمیمات عاقلانه بگیری. با پیران خردمند مشورت کن و عجولانه تصمیم گیری نکن. به خداوند توکل کن.
فال حافظ روزانه یکشنبه 13 فروردین 1402 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 144
به سر جام جم آن گه نظر تواني کرد ، که خاک ميکده کحل بصر تواني کرد مباش بي مي و مطرب که زير طاق سپهر ، بدين ترانه غم از دل به در تواني کرد گل مراد تو آن گه نقاب بگشايد ، که خدمتش چو نسيم سحر تواني کرد گدايي در ميخانه طرفه اکسيريست ، گر اين عمل بکني خاک زر تواني کرد به عزم مرحله عشق پيش نه قدمي ، که سودها کني ار اين سفر تواني کرد تو کز سراي طبيعت نمي روي بيرون ، کجا به کوي طريقت گذر تواني کرد جمال يار ندارد نقاب و پرده ولي ، غبار ره بنشان تا نظر تواني کرد بيا که چاره ذوق حضور و نظم امور ، به فيض بخشي اهل نظر تواني کرد ولي تو تا لب معشوق و جام مي خواهي ، طمع مدار که کار دگر تواني کرد دلا ز نور هدايت گر آگهي يابي ، چو شمع خنده زنان ترک سر تواني کرد
گر اين نصيحت شاهانه بشنوي حافظ
،
به شاهراه حقيقت گذر تواني کرد
تعبیر:
حقیقت و هدف از تو دور نیست فقط باید بصیر و آگاه باشی و هوشیارانه عمل کنی. در راه عشق به پیروزی خواهی رسید به شرط آنکه اخلاص داشته باشی و دروغ و ریا را از خود دور کنی.
فال حافظ روزانه یکشنبه 13 فروردین 1402 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 70
مردم ديده ما جز به رخت ناظر نيست ، دل سرگشته ما غير تو را ذاکر نيست اشکم احرام طواف حرمت مي بندد ، گر چه از خون دل ريش دمي طاهر نيست بسته دام و قفس باد چو مرغ وحشي ، طاير سدره اگر در طلبت طاير نيست عاشق مفلس اگر قلب دلش کرد نثار ، مکنش عيب که بر نقد روان قادر نيست عاقبت دست بدان سرو بلندش برسد ، هر که را در طلبت همت او قاصر نيست از روان بخشي عيسي نزنم دم هرگز ، زان که در روح فزايي چو لبت ماهر نيست من که در آتش سوداي تو آهي نزنم ، کي توان گفت که بر داغ دلم صابر نيست روز اول که سر زلف تو ديدم گفتم ، که پريشاني اين سلسله را آخر نيست
سر پيوند تو تنها نه دل حافظ راست
،
کيست آن کش سر پيوند تو در خاطر نيست
تعبیر:
مطمئن باش به مقصود خواهی رسید.شک نداشته باش خودت می دانی که هدفت را شناخته ای و در چه راهی قدم می گذاری و به خود عتماد داری و همین خیلی کمکت می کند. دام ها را گشوده و از قفس چون باد فرار کرده ای تا برای مرادت تلاش کن. مردم تو را تحسین می کنند و همگان دوستت دارند.